"مے نویسم براے تو"
▫️براے تو ڪہ بودنت را
نہ چشمانم میبیند،
نہ گوش هایم مےشنود،
نہ دستانم لمس مے ڪند.
تنها صادقانه با دلم
احساست مے ڪنم.
امروز یه نامه ازت رسید دستم .
یعنی کلا از صبح دلم گرفته بود خیلی هم گرفته بود
ظهر که از مدرسه برگشتم و نامه ت رو دیدم دیگه بغضم ترکید . از ظهر تا حالا هر از چند دقیقه ایی بغض میکنم . چند قطره
اشک و یه دنیا گله .
میدونی از سری اخری که اومدم دیدنت کلا خیلی دلسرد شده بودم
از همون لحظه که به حسین گفتی چرا پست هاتو به من میده . بعدش به اون گفتی براش نامه مینویسی تا یه کاری رو
برات انجام بده . میدونی چیه ؟ سخته باورش برام که برات یه غریبه ام
چهار ماه از اون روز لعنتی که رفتی و دیگه انلاین نشدی داره میگذره ! یعنی امروز که حساب کردم باورم نشد چهار ماهه :(
اخه اونقدر سخت گذشته که من ده برابرش رو تو ذهنم داشتم
بی خیال
پ ن: خوبه که دارم تایپ میکنم و با خودکار نمی نویسم وگرنه بعدها که میخوندیش ، لرزش دستامو از خطم متوجه میشدی
,یه ,نامه ,تو ,مے ,میکنم , , نہ ,یه غریبه ,غریبه ام چهار ,ام چهار ماه
درباره این سایت