یلدا ! کریسمس ! سال نو ! بی تو روزها فقط میگذرند بدون اینکه رنگی از خوشحالی و خنده به خودشون بگیرن
چه قدر امروز دلم میخواست بغلت کنم . چه قدر نگاهات بهم ارامش بخشید :( همون نگاه های همیشگی ! همون خیره شدن های یواشکی !
نامه ی امروزت بهم نفسی دوباره بخشید . دروغ چرا! راستش تک تک سلول های بدنم از خوشحالی بال در اورده بودند، جوری
که فکر کردم الان همه تپش قلبم رو از روی لباس متوجه میشن .
باز باید جدا میشدیم . باز مجبور بودم نگاهت کنم و برای مدت ها این نگاه رو به خاطره بسپارم تاااااا یه روزی شاید باز دیدمت ! یه روزی .
و من هنوز تو را چشم در راهم .
*20.12.19
تو ,های ,کنم ,خوشحالی ,بهم ,روزی ,از خوشحالی ,بی تو ,یه روزی ,ها این ,باز مجبور
درباره این سایت